پيام
+
[وبلاگ]
*جزيره..*
من همون جزيره بودم خاکي و صميمي و گرم
واسه عشق بازي موجها قامتم يه بستر نرم
يه عزيز دردونه بودم پيش چشم خيس موجها
يه نگين سبز خالص روي انگشتر دريا..
تا که يک روز تو رسيدي توي قلبم پا گذاشتي
غصه هاي عاشقي رو تو وجودم جا گذاشتي
زير رگبار نگاهت دلم انگار زير و رو شد
براي داشتن عشقت همه جونم آرزو شد..
همابانو
96/7/6
HamRaZ
@};-